اشعار

جنوب شهر

هوا که سرد می شود پرستوها به جنوب کوچ می کنند اما هیچ پرستویی به محله ما نمی آید آخر اینجا همیشه یخبندان است لانه ها به هم چسبیده و […]

اشعار

حبس ابد

از ابری که در دودکش تولد یافته انتظار باران نیست تو نیز منتظر نمان دخیل بسته ام به ضریح زنگ زده زندان و نماز باران می خوانم برای ابد شاعر: […]